من امروز و فردا در شهر نیویورک هستم و با همسرم کمی تعطیلات دارم. خوب، بیشتر شبیه این است که او به استراحتی نیاز دارد و من با او همراهی می کنم. من مدتی طولانی در هتل می مانم و کارهای مربوط به کمک هزینه را انجام می دهم که باعث ناراحتی او شد. اوایل امروز ما به نمایش دیوید لترمن رفتیم و فکر می‌کنم اگر برخی از شما بخواهید من را در بین تماشاگران پیدا کنید (شاید دانش‌آموزانم بخواهند چهره قهقهه من را مسخره کنند)، ممکن است خیلی دیر باشد زیرا احتمالاً نمایش همین الان در حال اجرا است. . کلی باحال بود. چیزی که بیش از همه مرا مجذوب خود کرد توجه به جزئیات توسط کسانی بود که پخش تلویزیونی را اجرا می کردند. این یک نمایش حیرت انگیز از کارایی است: همه دقیقاً می دانند که در یک زمان معین چه کاری باید انجام دهند.

فکر کردن در مورد آمیدها، به ویژه در مورد برخی از ملاحظات بدعت آمیزتر، اگر بخواهید، نیز سرگرم کننده است. آزمایشگاه من در حال بررسی اصول فیزیکی آلی تشکیل پیوند آمید بوده و مقداری ارزش جدید بسیار مورد نیاز را از این پایه سنتز استخراج کرده است (می توانید پست 27 فوریه من را ببینید). قابل توجه است که چقدر می توانیم به این سگ پیر آموزش دهیم. من به طور طولانی در مورد برخی از جنبه های دیگر که مورد توجه قرار نگرفته اند صحبت خواهم کرد که در حال حاضر نسبتاً هیجان انگیز هستند، اما این اتفاق پس از انتشار قطعه بعدی خود از این حماسه خواهد افتاد. در حالی که داشتم دیوید لترمن را تماشا می کردم، مدام ماشین نمایشی او را که به خوبی چرب شده بود با برخی از مکانیسم های شیمی مقایسه می کردم. من به مواردی اشاره می کنم که در آن همه چیز به دلیل خوبی و تحت کنترل «فضایی زمانی» (به عبارت دیگر، در مکان و زمان مناسب) اتفاق می افتد. امروز به ذهنم خطور کرد که ممکن است پاسخ خوبی برای فروپاشی واسطه چهار وجهی، که برای درک تشکیل پیوند آمیدی مرکزی است، نداشته باشم. به گرافیک زیر نگاهی بیندازید. بیایید زیاد نگران pH و جایی که قرار است پروتون های ما قرار داشته باشند، نباشیم. اینها جزئیات دقیق تری هستند. در حال حاضر، من فقط قصد دارم فروپاشی را با استفاده از مرکز اکسیژن آنیونی که بخشی از واسطه چهار وجهی شناخته شده است، نشان دهم (می‌دانید که می‌تواند OH نیز باشد). در اینجا سوال 64000 دلار مطرح می شود… وقتی درباره تشکیل باند آمیدی بحث می کنیم، آن را در قالب “فلش های آبی” که در اینجا می بینید آموزش می دهیم. برای تمام عمرم، نمی توانم به مطالعه ای فکر کنم (چه نظری و چه تجربی) که به طور جدی جایگزینی را که با رنگ قرمز نشان داده شده در نظر گرفته باشد. این واقعاً من و کسانی از شما را که معتقدید این ایده “قرمز” بدعت محض است، آزار می دهد، لطفاً مرا به ادبیات اولیه راهنمایی کنید. دانشجویان عزیز مقطع کارشناسی: لطفاً همه گیج و سردرگم نشوید، من مطمئناً امیدوار هستم که یک مطالعه جامع وجود داشته باشد که روند کلی را روشن کند تا بتوانیم امشب خوب بخوابیم. من فقط نمی توانم به آن فکر کنم.