ریسک پذیری در شیمی

من تازه متوجه شدم که بین علم شیمی و اقتصاد چیزی مشترک وجود دارد. غافلگیر شدن؟ به من گوش کن. دو مفهوم مهم را نام می برم: مدیریت ریسک و استراتژی خروج.

مدیریت ریسک. وقتی درباره ایده‌های شیمی با دانش‌آموزانی که تازه وارد تحقیق می‌شوند بحث می‌کنم، اغلب سؤالاتی مانند “آیا فکر می‌کنید این ایده کار می‌کند؟” می‌شنوم. درک اینکه این سوال جایی در تحقیق ندارد زمان می برد. این سوال بی ربط است زیرا هیچ کس توپ کریستالی ندارد. ایده های بسیار کمی در واقع کار می کنند. تنها سوال مرتبط این است: آیا این ایده ارزش ریسک کردن را دارد؟ دانش‌آموزانی که علاقه‌مند به علم هستند، این را به خوبی دریافت می‌کنند و زمانی که متوجه می‌شوند که بازگشت زمان/تلاششان می‌تواند قابل توجه باشد، به سختی کار می‌کنند.

استراتژی خروج. هنگامی که ما متعهد به دنبال کردن ایده های جالب و در عین حال مخاطره آمیز در آزمایشگاه می شویم، با موازی دیگری با اقتصاد مواجه می شویم. من به داشتن یک «استراتژی خروج» یا رها کردن پروژه خود اشاره می‌کنم زیرا تلاش‌های شما به بهترین نحو در جای دیگری صرف می‌شود. به نظر من، دستیابی به یک استراتژی خروج خوب بسیار دشوار است و صادقانه بگویم که نمی توانم وانمود کنم که خودم به این امر مسلط شده ام. چه زمانی می گویید که یک پروژه تحقیقاتی معین باید متوقف شود؟ با این حال، این دانش برای هر تحقیقی حیاتی است. من مثالی را ارائه می کنم که توسط ریچارد نیسبت، روانشناس اجتماعی در دانشگاه میشیگان (http://www-personal.umich.edu/~nisbett/) بیان شده است:

بیمارستان سالخورده نیاز به تعویض دارد. برآوردهای دقیق هزینه نشان می دهد که بازسازی این بیمارستان قدیمی به اندازه تخریب و ساخت بیمارستان جدید گران تمام می شود. طرفداران بازسازی می گویند که ساخت بیمارستان اولیه بسیار گران بود و صرفاً تبدیل آن به آوار هدر خواهد بود. از سوی دیگر، موافقان ساخت بیمارستان جدید می گویند که به ناچار مدرن تر خواهد بود. کدام مسیر عاقلانه تر است – بازسازی بیمارستان قدیمی یا ساخت یک بیمارستان جدید؟ اگر بر این عقیده هستید که بیمارستان قدیمی باید بازسازی شود، در «تله هزینه غرق شده» (SHA) که برای اقتصاددانان شناخته شده است، افتاده اید. پولی که برای بیمارستان قدیمی خرج می شود بی ربط است – غرق شده است – و هیچ تاثیری بر انتخاب فعلی ندارد. برای تشبیه موازی با تحقیق، من اظهار می‌کنم که این یکی از سخت‌ترین درس‌هایی است که می‌توان هنگام راه‌اندازی یک آزمایشگاه یاد گرفت – چگونه یک استراتژی خروج داشته باشیم و بدانیم چه زمانی از ریختن منابع به یک منطقه خاص جلوگیری کنیم. ما باید به غرایز خود اعتماد کنیم و در “تله هزینه های غرق شده” نیفتیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *