تلاش علمی

امروز به تلاش های کریس وایت، دانشجوی دکترای من اختصاص دارد که به زودی ما را به زوریخ ترک می کند، جایی که به عنوان دانشیار فوق دکترا در ETH در آزمایشگاه پروفسور جف بود کار خواهد کرد. در طول 3 سال گذشته، کریس با زحمت واکنشی را تکمیل کرده است که معادل وارد کردن قطعات اسید آمینه به پپتیدهای حلقوی است. در حالی که هیچ سابقه ای برای عملیات یکپارچه در قلمرو شیمی مصنوعی وجود ندارد، طبیعت به انجام آن معروف است. یکی از فرآیندهای شناخته شده در زیست شناسی شامل ادغام قطعات DNA در کروموزوم های میزبان است. این درج قطعات “خارجی” مبتنی بر عملکرد در موجودیت های بیولوژیکی موجود، پیامدهای گسترده ای دارد. وقتی به چالش های مصنوعی در آزمایشگاه خود فکر می کنیم، اغلب از طبیعت الهام می گیریم. چندین سال پیش ما یک سوال پرسیدیم: اگر آنزیم رتروویروسی اینتگراز بتواند با اتصال هر دو انتهای DNA ویروسی این کار را انجام دهد، آیا می‌توانیم به تقلیل گر رویکرد به این فرآیند؟ چطور به جای DNA و آنزیم ها، ترفندهای جدیدی برای هیدروکسید لیتیوم و معرف های جفت کننده ساده آموزش می دهیم؟ کریس از حساسیت استفاده کرده است نآسیل آزیریدین ها به هیدرولیز آمید – “پاشنه آشیل” آنها – و ابزاری برای ترکیب انتخابی قطعات مولکولی در پپتیدهای حلقوی ایجاد کردند. ما فکر می‌کنیم که این روش باید به آسانی با سنتز فاز جامد سازگار باشد، به پروتکل‌های تقسیم و جمع‌آوری با استفاده از قطعات مولکولی با تنوع‌های مختلف بسط داده شود و به ایجاد رویکردهای تشکیل پیوند غیر آمیدی برای ادغام قطعه کمک کند. آزمایشگاه ما اکنون به طور فعال در این جهت کار خواهد کرد. با تشکر از کریس برای تلاش های دنباله دار شما!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *