اکنون که ترم بهار تمام شده فرصت بیشتری برای تحقیق وجود دارد. اما دوباره، افکار آموزشی تمایل دارند شما را به عقب بکشند. چیزی شبیه به نقل قول آل پاچینو (که بعداً در نمایش سوپرانوس جاودانه شد):
با این حال، به طور جدی، کسانی از ما که انجیل دانش را گسترش میدهیم و از انجام آن لذت میبریم، مجموعهای پایه از ایدههای آموزشی داریم که در طول سالها تمایل داریم به آن برگردیم و آنها را اصلاح کنیم. من همیشه فکر می کنم به روش های بهتری برای ارائه مواد شیمی آلی فکر می کنم. همانطور که امروز سوار قطارم به خانه برگشتم، متوجه شدم که مفاهیمی وجود دارد که به طور مداوم برای دانش آموزان مشکل ایجاد می کند. این همان چیزی است که شما می توانید آن را «غیر محسوس» آموزش شیمی بنامید. به عبارت دیگر، این مفاهیم به قدری بدیهی هستند که شخص نیازی به شکستن آنها در سخنرانی ها احساس نمی کند و فکر می کند که باید خود توضیحی باشند. اما این اشتباه است. اکنون می توانم یکی از این نامحسوس ها را نام ببرم و ممکن است برای برخی از شما مضحک به نظر برسد. فرض کنید یک واکنش کلی را توصیف می کنیم که در آن A به B تبدیل می شود. بسیاری از دانش آموزان سال اول در درک این واقعیت که ما در مورد آن صحبت نمی کنیم مشکل دارند. یکی مولکول A. بلکه a را توصیف می کنیم توزیع از مولکول هایی که از نظر سینتیک متفاوت هستند. ممکن است فکر کنید که این بی اهمیت است، اما من واقعاً معتقدم که یکی از ایرادات اساسی نحوه ارائه مواد شیمی در اینجا نهفته است. بسیار مهم است که همیشه بر توزیع بولتزمن تأکید شود. اگر دانش آموزان ما یاد بگیرند که در مورد گروه ها از مولکول ها، آنها می توانند درک شهودی تری از شیمی داشته باشند. آنها مفهوم بازده و این واقعیت را که یک پدیده نرخ نسبی است، بهتر درک خواهند کرد. این درک به آنها در دورههای پیشرفتهتر کمک میکند، جایی که آنها در مورد مولکولهای فعال زیستی یاد میگیرند و در مورد مهارکنندههای نانومولار (که بسیار خنکتر از مهارکنندههای میکرومولار هستند) هیجانزده میشوند. فکر میکنم وقتی دانشآموزان ما فکر میکنند که این فقط درباره یک «گلوله نقرهای» جادویی نیست، همه چیز در اردوگاه «نانومولار» کمی سادهتر خواهد بود. در مورد بایندر نانومولاری، ما در مورد 10 صحبت می کنیم14 مولکول هایی از این نوع در اطراف شنا می کنند!