عادت های قدیمی-و-عقل-معمول-یک-مورد-سولفوریزاسیون/

در جلسات گروهی مان همیشه از این که چقدر تمایلی به تغییر روش های تعیین شده خود برای اجرای یک عملیات مصنوعی معین نداریم ابراز تاسف می کنم. من استدلال پایبندی به آنچه کار می کند را درک می کنم، اما زمانی که ما تمایلی به دادن فرصتی به روش شناسی برتر نداریم، متوجه نمی شوم، به خصوص زمانی که نشان دهنده یک عملیات مصنوعی است که ممکن است از ابزار مورد علاقه ما برتر باشد. به عنوان مثال، در کار پپتیدی خود، ما اغلب کاهش پیوندهای C-SH را به پیوندهای CH انجام می دهیم. برای ایجاد این تحول از چه چیزی استفاده می کنیم؟ ما معمولاً از نیکل Raney استفاده می‌کنیم… «گوشت گاو» اصلی من با این ماده، مشخصات ایمنی ضعیف آن است. بدبختی که این معرف در صورت استفاده نادرست می تواند ایجاد کند، قابل توجه است. با توجه به تاکید بر عملیات ایمن آزمایشگاهی این روزها، پیروفوریک ها باید اولین مواد شیمیایی باشند که باید مراقب آنها بود. با این حال، ما همچنان به آن ترکیب نیکل رینی تکیه می کنیم. در این راستا، گوگرد زدایی رادیکال Danishefsky با واسطه تری آلکیل فسفیت ها جایگزین شگفت انگیز و به طور قابل توجهی ایمن تر است. در زیر مکانیسم آن و کاغذی است که مدتی پیش ظاهر شد.

تصویر

http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1002/anie.200704195/abstract

به نظر من، یکی از اهداف تحقیقات شیمی مدرن باید جایگزینی معرف‌های خطرناک با جایگزین‌هایی باشد که در عین به حداقل رساندن خطرات، همان هدف را انجام دهند. در حالی که تخصص فنی یک پادزهر قابل اعتماد در برابر اشتباهات در آزمایشگاه است، از خود راضی بودن و روتین از جمله خطراتی است که همه را تحت تاثیر قرار می دهد. و روال بدترین آنهاست، آفت واقعی تمرین آزمایشگاهی. حتی شیمیدانان باتجربه نیز ممکن است در این تله بیفتند… یک واکنش معین 100 بار با خیال راحت و بدون نقص انجام می شود، اما ممکن است به طور ناگهانی بدون دلیل آشکار در 101 شکست بخورد.خیابان تلاش

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *