عنوان پست امروز یادآور فیلم قدیمی استالونه است، اما من می خواهم در مورد صخره ها از نوع دیگری صحبت کنم. مقاله اخیر در جی. مد. شیمی. توسط Bajorath ادامه بررسی قبلی او در آن مجله است که به اصطلاح صخره های فعالیت در کشف مواد مخدر را پوشش می دهد. این مفهوم مربوط می شود جفت ترکیبات ساختاری مشابه با تفاوت قابل توجهی در قدرت. انواع مختلفی از صخره های فعالیت (پیوند هیدروژنی، استریوشیمیایی، چربی دوست) وجود دارد و آنها از کلاس های هدف مختلفی می آیند. در اینجا یک مثال معمولی است:
http://pubs.acs.org/doi/abs/10.1021/jm401120g
همانطور که می توانید تصور کنید، برخی از کلاس های هدف به دلیل ارتباطشان با داربست هایی که به صخره ها منتهی می شود بدنام هستند. وجود بیش از یک صخره فعالیت در یک سری مشخص ممکن است بهینه سازی ترکیب را پیچیده کند و آن را به یک کابوس کامل تبدیل کند. این به ویژه در مراحل بعدی که خواص مولکولی مختلف فراتر از قدرت باید بهینه شوند صادق است. به طور متناقض، اگرچه صخره های فعالیت با اطلاعات ساختار/فعالیت مرتبط هستند، دانش مربوطه ممکن است به راحتی مورد بهره برداری قرار نگیرد زمانی که یک ترکیب معین نیاز به بهینه سازی دارد. من فکر میکنم که صخرههای فعالیت واقعاً قابلیتهای رویکردهای محاسباتی را به چالش میکشند، زیرا روشهای دوم به ندرت پاسخهای خوبی را در مورد صخرهها ارائه میدهند. بهطور کلیتر، باید این مفهوم را در رشتههای دیگری مانند کاتالیزور به کار ببریم. من فکر نمیکنم زمانی که روابط ساختار/فعالیت در طراحی لیگاند را مطالعه میکنیم، بر مقصران صخرهدار تأکید کافی نداریم.