در اینجا چیزی است که من مدت زیادی است در مورد آن فکر می کنم. این به دام های تحقیقات بین رشته ای مربوط می شود. من در مورد همکاری با همکاران بیولوژیکی صحبت خواهم کرد، اما شما احتمالاً مشابهی را در سایر تنظیمات متقابل که شامل شیمی است بیابید.
اگر به نمودار زیر نگاه کنید، مربع هایی خواهید دید که با چهار تقاطع بین شیمی و زیست شناسی “نوع A” و “نوع-B” مطابقت دارند. منظورم را تعریف می کنم. به ناچار، پیشرفتهای هیجانانگیز در سنتز با ساختارهای مولکولی جالبی همراه است (من به دانشآموزان دارای گرایش مصنوعی اشاره میکنم). اگر به سنتز فکر می کنید، شکی وجود ندارد که این افراد احتمالاً در مورد مولکول هایی که پیچیده و از نظر ساختاری پیچیده هستند هیجان زده تر هستند. کسانی که توسعه روش را مطالعه می کنند به احتمال زیاد به واکنش هایی علاقه مند هستند که ساخت سازه های نسبتاً پیچیده را امکان پذیر می کند. بیایید این را شیمی “نوع A” بنامیم. زیست شناسان مشکلات “نوع A” خود را دارند و ممکن است با برخی از پروتئین های جدید هیجان انگیز یا مسیرهای سلولی مطابقت داشته باشند. اخطار این است که زیست شناسان می توانند بسیاری از چالش های “نوع A” خود را با استفاده از مولکول هایی که برای دانش آموزان ما کاملاً جالب نیستند (آنها در رده “نوع B” قرار دارند، برطرف کنند. به عنوان مثال، فکر کردن در مورد یک ساختار آمیدی ساده، شیمیدان های مصنوعی را در شب بیدار نگه نمی دارد، اگرچه تعداد زیادی کاوشگر بیولوژیکی وجود دارد که حول این پیوند بی اهمیت ساخته شده اند (و هیچ ماده شیمیایی دیگری در سنتز آنها دخیل نیست، فقط “آمین های خود را اسیل کنید، عزیزم. !»). توضیح خوبی برای این پدیده از دیدگاه یک زیست شناس، که کاربر نهایی سنتز شیمیایی در اینجا است، وجود دارد: دلیل کمی برای استفاده از مولکول های ساده وجود دارد. ترفند را انجام دهید. پیشرفتهای مهمی از این دست وجود دارد، با این حال دانشآموزان مصنوعی ما در نتیجه آموزشهای خود «قدرت آتش» بیشتری دارند. در نتیجه، آنها تمایلی ندارند که این پیشرفت ها را جالب ببینند.
برعکس، ممکن است برخی از شیمی پیچیده و از نظر ساختاری جالب (شیمی “نوع A”) وجود داشته باشد که برای مسائل بیولوژیکی که برای زیست شناسان هیجان انگیز نیستند (زیست شناسی “نوع B”) به کار می رود. به طور معمول، این مطالعات اثبات مفهوم برای برجسته کردن ارزش درک شده سنتز است، با این حال آنها زیست شناسی را به اندازه کافی پیش نمی برند.
من قصد ندارم در مورد ازدواج شیمی “نوع B” و زیست شناسی “نوع B” صحبت کنم زیرا جالب نیست.
بنابراین در اینجا ما یک مشکل داریم: یک سناریوی ایدهآل میتواند شیمی هیجانانگیز را با زیستشناسی هیجانانگیز ترکیب کند، اما نمونههای مربوطه بسیار نادر هستند. من مطمئن نیستم که در این مورد چه کنم. من فکر می کنم که هر یک از سه گذرگاهی که توضیح دادم دلیلی برای وجود دارد، اما دانش آموزانی که به طور مصنوعی آموزش دیده اند مطمئنا ترجیح می دهند در گوشه سمت چپ بالا باشند.