سابقه تقلید آنزیم های ساخته شده توسط انسان چشمگیر نیست. من قبلاً اظهار نظر کردم که بارها و بارها از نظر کارایی کاتالیزوری توسط آنزیم های طبیعت شکست می خوریم. اگر هیدرولازها را در نظر بگیریم، همه چیز مربوط به رابطه فضایی و زمانی بین باقی ماندههای اسید آمینه کاتالیزوری آنها و پیوند پپتیدی است که در حال جدا شدن است. همه چیز در مکان مناسب و در زمان مناسب اتفاق می افتد. تلاشهای زیادی برای تهیه تقلیدهای هیدرولاز مصنوعی انجام شده است که ادعا میشد از نظر کارایی کاتالیزوری به همنوعهای طبیعی خود نزدیک هستند. هیچ یک از این نمونه ها در آزمون زمان مقاومت نکرده اند: نشان داده شد که هر کدام محصول آلودگی نمونه با مقداری هیدرولاز هستند. با این حال، یک مثال واقعا عالی از گذشته وجود دارد که از استدلالهای مکانی-زمانی استفاده میکند و ثابت میکند که وقتی نزدیکی ایمن شد، میتوان کارایی شگفتانگیزی برای فعال کردن پیوندهای قوی به دست آورد. مقاله کلاسیک JACS توسط فرد منگر در سال 1988 آمید بسیار عجیبی را توصیف می کند که به سرعت در آب هیدرولیز می شود. خنثی pH با در1/2 8 دقیقه، که مربوط به مولاریته موثر حداقل 10 استl2M. با توجه به قدرت پیوند پرولیل آمید، این مثال کلاسیک قابل توجه است.
http://pubs.acs.org/doi/abs/10.1021/ja00228a031
آیا استفاده فوری برای چنین چیزی وجود دارد؟ فکر کردن به یک کاربرد دشوار است، اما در اینجا برای آن دسته از ما که توسط پپتیدهای کوچکی که به شکل فشرده تا میشوند هدایت میشویم، درسی وجود دارد. اول از همه، من به پپتیدهای حلقوی و پپتیدومیمتیک ها اشاره می کنم. سوال در مورد پایداری پپتید حلقوی بارها و بارها مطرح شده است، با این حال اغلب تصور می شود که همه چیز در مورد پایداری در برابر پروتئولیز است. تجزیه پروتئولیتیک برای یک پپتید حلقوی دشوار است (تا جایی که حتی ارزش ذکر این ویژگی را به عنوان یک ویژگی جالب پپتیدهای حلقوی ندارد – بدیهی است که آنها ترکیبات گسترده لازم را ندارند. در اینجا یک مرجع عالی وجود دارد که به هر حال، این ویژگی را مورد بحث قرار می دهد: http://pubs.acs.org/doi/pdf/10.1021/cr040669e). اما پایداری شیمیایی مسئله دیگری است و من پیشبینی میکنم که مواردی وجود دارد که پیوندهای آمیدی در ماکروسیکلهای پیچیده به دلایلی که در موردی که منگر 25 سال پیش توضیح داد، ناپایدار هستند.