همه ما میدانیم که به دلیل تفاوت در حالتهای پایه، گزینشپذیری دیاسترو ذاتاً پیچیدهتر از انتخابپذیری انانتیواست. البته، واکنشهای کنترلشده با معرف و کاتالیزور وجود دارند که اثرات حالت پایه را نادیده میگیرند، اما هنوز تا حد زیادی توسعه نیافتهاند. در تلاش برای منطقیسازی و پیشبینی نتایج واکنش، دستگاههای مختلفی برای ما باقی میماند که به ما در ساخت مدلها کمک میکنند. وقتی صحبت از استریوشیمی نسبی و انتخاب دیاستری به میان می آید، شیمیدانان آلی موجودات عادتی هستند که آموزش دیده اند تا ترکیبات و عوامل کنترل کننده آنها را تشخیص دهند. چیزهایی مانند مدل Felkin-Ahn در درک ما از واکنش پذیری ریشه دارند. وقتی استثناهایی را در قاعدههایی که به آن عادت کردهایم میبینیم، بهویژه زمانی که نمونهای با سطح گزینشپذیری بسیار مضحکی مطرح میشود، سرگرمکنندهتر میشود. زمانی که در فرانسه بودم، سخنرانی بسیار خوبی از دکتر کای روسن از Sanofi-Aventis شنیدم که تلاش های پرزحمت شرکت او برای عرضه آرتمیسینین به بازار را شرح می داد. در مورد شیمی این عامل مهم ضد مالاریا، درس های روشنگر زیادی وجود دارد. کسانی از شما که ساختار آن را می شناسند، ممکن است فکر کنند که هر تلاشی برای افزایش سنتز این پراکسید شبیه به اقدام به خودکشی است. با این حال، یک کارخانه ویژه در ایتالیا وجود دارد که تولید آرتمیزینین را در مقیاس چند کیلوگرمی برای Sanofi-Aventis انجام می دهد. اما این موضوع در آینده موضوع پست جداگانهای خواهد بود… امروز میخواهم در مورد انتخابکننده دیاسترو صحبت کنم. یک مرحله خاص در سنتز آرتمیزینین وجود دارد که یک عامل جدی “واو” به آن متصل است. من به هیدروژناسیون نشان داده شده در زیر اشاره می کنم (این را بر اساس داده های موجود در مقاله ترسیم کردم). این مثال به نقطه اصلی من در مورد سوگیری ذاتی که در یک فرآیند انتخابی دیاسترو انتظار می رود باز می گردد. به سادگی نمی توان گزینش پذیری شگفت انگیزی را که می بینید با ابله کردن برخی روتامرهای معمول توضیح داد. به هیچ وجه. از نظر انرژی بسیار شبیه به هم هستند. در عوض، به نظر میرسد عاملی که در این مورد عمل میکند، برهمکنشهای ضعیف غیرکووالانسی بین گروه کربوکسیلات و پیوندهای اولفینی CH آرتمیزینات است. سیس-سیستم دکالن در حالت گذار. فکر میکنم درک فزایندهای از تعاملات ضعیف دارم…